عشق قربانی غرور

ساخت وبلاگ
روزیمن چهل ساله میشومو موهایم جوگندمیحتمابازهم شبها تنهایی قدم میزنمکم حرف ترو آرام تر میشومکمتر میخندمبیشتر نگاه میکنمو عمیق تر فکرحتماتوهم کمتر چشمانت میدرخشدو به آراستگیِ قبل نیستیو هرگز خاطرت نیست عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 134 تاريخ : پنجشنبه 30 آبان 1398 ساعت: 10:01

 موقع امتحانات بود ،پیش هم بودیم دو تا از رفیق هایمان هم با ما بودند.از آن دوره همی ها که لعنتش هم می ارزد به هزار تا از آن مهمانی های رنگ و وارنگی که آدم را دچار سرگیجه و فکر میکند.طوری برف آمده بود عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 122 تاريخ : پنجشنبه 30 آبان 1398 ساعت: 10:01

دوستی هایتان را به عشق نرسانید؛به جایی که سلام دادنش سر حالتان بیاوردو قربان صدقه های بی منظورش خاص شود برایتان،به جایی که عقربه ها وقتی کنارش هستید برای گذشتن عجله داشته باشندو قهوه ها تلخ به نظرت نی عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 19:21

ساعت 2:00 بامداد میخوام برم خونه مامان بزرگ بخوابم...مخالفت مادر ... گریه، اصرار ، لجبازی... موافقت ساعت 3:00 بامداد دایی سجاد بیدار شو منو ببر خونمون... مخالفت... اصرار، گریه، برداشتن کلید در وردی و باز کردن آن بدون اینکه ترسی از شب، تاریکی ، دزد و ... داشته باشد.  و انجام کارهای دیگر از این دست. عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 130 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 21:42

تو: اینجا چندتا مغازه لباس عروس هست من: دوس داری بریم داخل نگاه کنیم؟-آره... کاش الان عروسیمون بود.+ سلام خانم میخواستیم قیمت کرایه لباساتونو بدونیم( خنده های تو...)مغازه دار: مبارک باشه کی عروسیتونه انشاالله؟+: معلوم نیست فعلا اومدیم فقط پسند کنیم...اما... داماد هم پسند نشد... [جمعه بیست و هفتم عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 125 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 21:42

تحویل سال نو تحويل سال نو، بی‌تو، بدون تو:تکرارِ سالای تاريکِ پشتِ سر.سالايی که تو شون از تو اثر نبود،نه يه نشونی و نه خط و نه خبر. يه ماهی قرمزه مُرده رو آبِ تنگ،که خواب آخرش يخ بسته تو چشاش،يه سبزه‌ی کچل تو کاسه‌ی سفال،که گندمی شدن رؤيا شده براش. يه دسته سنبله پژمرده‌ی بنفشبا چند تا سکه‌ی ده شاهی عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 21:42

واقعیت اینه که سی سالگی اصلا خوشحالت نمیکنه سنیه که ادم دهه گذشته عمرشو مرور میکنه 20 تا 30 سالگی اوج شور و گرمی و انگیزه و جوانی هر کسیه  30 ساله که بشی درست روز تولدت همه اون ده سال رو مرور میکنی هدف هایی که در سر داشتی و الان در سی سالگی باید بهشون رسیده باشی ولی افسوس که حسرت سپری شدن بسیاری ا عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 109 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 21:42

سی سالگی به بعدکه عاشق شویدیگر اسمش را نمی نویسیکف دستتودورش قلب بکشییا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی اتوهی نگاهش کنیسی سالگی به بعد که عاشق شوییک عصر جمعه ی زمستانییک لیوان چای می ریزیمی نشینی پشت پنجرهو تمام شهر رادر بارانی که نمی باردبا خیالش قدم می زنی ! در سی سالگی پی بردم که قدرت، جاذبه مرد عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 136 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 21:42

پاییز جان ! چه شوم ، چه وحشتناکآنک ، بر آن چنار جوان ، آنکخالی فتاده لانه ی آن لک لک او رفت و رفت غلغل غلیانشپوشیده ، پاک ، پیکر عریانش پاییز جان ! چه شوم ، چه وحشتناکرفتند مرغکان طلایی بالرفتند سوی نخل ، سوی گرمیو آن نغمه های پاک و بلورین رفت پاییز جان ! چه شوم ، چه وحشتناکاینک ، بر این کناره ی دشت ، اینکاین کوره راه ساکت بی رهروآنک ، بر آن کمرکش کوه ، آنکآن کوچه باغ خلوت و خاموشتاز یاد روزگار فراموشت پاییز جان ! چه سرد ،‌ چه درد آلودچون من تو نیز تنها ماندستیپاییزم! ای قناری غمگینم مهدی اخوان ثالث   راهی جز سقوط ندارد برگ پاییزی ؛ وقتی می داند درخت ؛ عشقِ برگِ تازه ای در سر دارد . . . عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : شومینه پاییز,پاییز جان چه شوم, نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 111 تاريخ : چهارشنبه 19 آبان 1395 ساعت: 9:24

  تو می‌خواستی بروی..من می‌خواستم بمانی..باورمی‌کنی یانه!؟نمی دانم..دلم برایت تنگ می‌شودوقتی هوا می‌گیردباران می‌زندبرگها می‌افتندکوچه باشد یا خیابان..شهر یا زندانفرقی نمی‌کنددلم برایت تنگ می‌شود.*حواست به نبودنت هست یا نه!؟نمی دانم..کمی شکسته‌تر شده ام، خسته‌ترنفسم بیشتر می‌گیردکاش می‌دانستیخاطرات، آدم را پیرتر می کند..خسته‌ترشکسته‌تر*مرا به یاد داری یا نه؟ نمی‌دانماینجا.. پاییز بوی تورا می دهد هنوز. عشق قربانی غرور...ادامه مطلب
ما را در سایت عشق قربانی غرور دنبال می کنید

برچسب : پاییز لعنتی,پاییز لعنتی بهراد شهریاری,پاییز لعنتی از بهراد شهریاری, نویسنده : sajjadvaelhamo بازدید : 121 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 13:28